شکایت دختری بخاطر اغفال و فریب در ازدواج توسط حسام نواب صفوی / تبرئه شدم
تاریخ انتشار: ۹ اردیبهشت ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۷۴۵۶۰۳
روز گذشته خبر تعلیق وکالت حسام نواب صفوی بازیگر نام آشنای سینمای ایران منتشر شد اما هیچ منبع رسمی این خبر را تأیید نکرد تا اینکه کمال رئوف، دادستان انتظامی مرکز وکلا قوه قضائیه صحت ماجرا را تأیید کرد.
وی در این باره افزود:خبر تعلیق وکالت آقای نواب صفوی صحت دارد. آقای نواب صفوی در دادسرای کارکنان دولت پرونده کیفری داشته و در آن پرونده محکوم شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حسام نواب صفوی بازیگر نام آشنای سینمای ایران است که مدتی پیش به خاطر کرونا راهی بیمارستان شد. هنوز چند روزی از زمان بستری شدن وی در بیماستان به دلیل کرونا نگذشته بود که خبر بهبود وضعیت وی منتشر شد اما انتشار این خبر کلی حاشیه سازشد چرا که چند نفر از کادرددرمان با کیک و فشفشه درحالی که از خوشحالی دست می زدند وارد اتاق آقای بازیگر شدند. این جنش پایان کرونا حسابی خبرساز شد.
حسام نواب صفوی با انشار عکسی در اینستاگرام خود نسبت به این خبر واکنش نشان داد و اینطور گفت:
متاسفانه در شرایطی که بنده در بستر بیماری هستم
شایعات و اکاذیبی پخش شده که بنده سالهاست در مورد آن سکوت کردم تا خانواده ای را که سودای شهرت و منفعت طلبی دارند به خواسته شان نرسانم
اما سکوت در این شرایط،خیانت است
به عنوان نمونه پنج مورد از اتهامات واهی که توسط این اشخاص به بنده نسبت داده شده را منتشر میکنم که تنها بخش کوچکی از یازده سال آزار من،در قالب شکایت میباشد
که مهمترین آنها ادعای کلاهبرداری بوده
و این افراد که در محاکم نتواستند ادعاهای واهی خود را که صرفا جهت آزار بنده و اخاذی مطرح میکردند ثابت کنند، چنانکه تایید فرد مذکور در اینکه حتی با بنده به یک رستوران و پارک هم نرفته را در پست میتوانبد ببینید و امروز در فضای مجازی با حمایت شخصی موج سوار و دروغگو
که پشیزی برای آبروی بنده ارزش قائل نشده و حتی حاضر به شنیدن حرفها و دیدن آرا نبوده،آبروی بنده را نشانه گرفته اند تا با تحت فشار قرار دادن من به خواسته شان تن در دهم،
بدین وسیله بنده صراحتا از بزه های انتسابی، اعلام برائت میکنم و در فرصتی که حال مساعدتری داشته باشم مفصلا با شما مردم صحبت خواهم کرد اما اجازه ندهید با کلاهبردار نشان دادن بنده شما را فریب دهند و یا از این طریق از شما پولی دریافت کنند.
رای دادگاه بالاترین دفاع است این خانواده جهت اخاذی از من شکایت میکنند آرا قطعی دیگری طی شبهای دیگر برای شما میگذارم و اگر ذره به فکر آبرو و مال خود هستید این آرا را بخوانید.
رکنا
منبع: ساعت24
کلیدواژه: حسام نواب صفوی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۷۴۵۶۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
این مرد بخاطر شباهت اسمی با یک فرمانده سپاه، ۳ سال در زندان انفرادی بود
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، بنابر آنچه فارس روایت میکند، معلم آزاده مرحوم «حاج کاظم ناصری (خنیفر)» دبیر علوم در مدرسه البارتی هفت تپه خوزستان بود که با پیروزی انقلاب اسلامی، روزها در کلاس درس میداد و شبها در کمیته انقلاب اسلامی شوش وهفتتپه فعالیت میکرد.این معلم در عملیاتهای متعدد جنگ تحمیلی از جمله آزادسازی خرمشهر شرکت کرد و در عملیات «والفجر مقدماتی» به اسارت بعثیها درآمد.
به دلیل تشابه اسمی آقای معلم با یکی از فرماندهان وقت سپاه شوش بنام احمد خنیفر، بعد از اسارت او را در بغداد از جمع دیگر اسرا جدا کردند و او را به مدت ۳ سال در زندان انفرادی شعبه پنجم استخبارات وزارت دفاع عراق در سختترین شرایط نگه داشتند.
آزاده دفاع مقدس «بهروز نصراللهزاده» که از شاگردان این آقای معلم بود و باهم در عملیات والفجر مقدماتی به اسارت بعثیها در آمدند. او درباره دوران اسارت و کارهایی که این معلم در اسارتگاه بعثیها میکرد، اینگونه روایت میکند:مرحوم حاج کاظم، معلم علوم ما در مدرسه (اِلبارتی سابق) در هفتتپه بود. در عملیات والفجر مقدماتی من و آقای معلم در جنگل عمقر در ۸۰۰ متری مرز ایران و عراق بودیم. قبل از عملیات والفجر مقدماتی در بهمن ۱۳۶۱ نیروها در حال استراحت بودند.
من و حاج کاظم خوابمان نمیبرد و باهم صحبت میکردیم. درباره مسائل خرمشهر و همرزمانمان صحبت میکردیم. حدود ۵ و نیم صبح بود که دیدیم خمپارهای به اطراف ما اصابت کرد. حاج کاظم گفت: «با این خمپارههایی که به طرف ما میآید، دشمن فهمیده عملیات داریم. خودمان را آماده کنیم، یا شهید میشویم یا اسیر!» حدس آقای معلم درست بود. ما در خاک ایران محاصره شده بودیم. در این عملیات تعداد زیادی از همرزمانمان شهید شدند که من و آقای معلم به اسارت بعثیها درآمدیم.بچهها در اسارت به آقای معلم، «دایی کاظم» میگفتند. ما در اسارت، بچههایی را میدیدیم که بیسواد بودند و که دایی کاظم در آنجا به آنها حروف الفبا یاد داد. او به دیگر دانشآموزان تاریخ اسلام، جغرافی و علوم درس میداد. نحوه تدریس هم به این شکل بود که آقای معلم درس میداد و میگفت: «هر کسی بتواند در طول یک ماه این مطالب را یاد بگیرد، من مدرک به او میدهم.» حاج کاظم حتی نمره هم میداد.
تا ۲ سال اول تدریس در اسارت توسط حاجکاظم، خبری از کاغذ و مداد و خودکار نبود و محدودیت داشتیم. اما اینطور نبود که تسلیم شویم. ما در اسارت بستههای کارتن پودر رختشویی را در آب خیس میکردیم و این مقواها به لایههای نازکتر تبدیل میشد. بعد از خشک شدن، از این کاغذها برای نوشتن استفاده میکردیم.یکی دیگر از کارهایی که برای آموزش میکردیم، این بود که خاک را داخل پارچهای ریخته بودیم و آن خاک را روی زمین میریختیم و میشد، یک سطح صاف. بعد آقای معلم با دسته قاشق روی خاک مینوشت و به اسرا درس میداد. در واقع آن سطح برایمان کاربرد تخته سیاه را داشت. آقای معلم درس که میداد، دانشآموزان را صدا میزد و میگفت: «بیایید، پای تخته!». این نکته را هم بگویم که نگهبانان بعثی تجمع بیشتر از ۵ ـ ۴ نفر را ممنوع کرده بودند. آقای معلم به همین جمع تدریس میکرد و سپس نوبت گروه دیگری میشد. ما سیستم آموزشی در اسارت را مدیون زحمات مرحوم حاج کاظم هستیم. او سال گذشته بخاطر آسیب جدی که در اسارت به کلیههایش وارد شده بود، درگذشت.
۲۷۲۱۹
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902830